یاد گذشته ها
سلام.امروز داشتم بابا خالم صحبت می کردم.بهش گفتم من حرف هایی رو که هانی اشتباه می گفت یادم نیست خودت باید بنویسی.یکی از چیز هایی که یادش بود زن دایی گفتن هانی بود که به جای زن دایی می گفت ان دایی. یه چیزی ام هانی یادش بود.برگشت به من گفت:آبجی دیگه من به تصادف نمی گم تفاصد.یاد گرفتمش.من بزرگ شدم.
قربونش برم همیشه با حرفاش همه رو عاشق خودش می کنه.خیلی شیرینه.یادم نمی اد قسطنطنیه رو چی می گفت فقط می دونم خیلی با نمک می گفتش.
بقیه اش رو هم وقتی یادم اومد می نویسم.
تازه این هانی خانومه ما تا ٣-٤ سالگیش شصتش رو می خورد مثل پستونک.
راستی وقتی می خواست خاله ام رو صدا کنه به جای مریم می گفت مرمر.هنوزم می خواد شیرین زبونی کنه همون مرمر صاش می کنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی